شنبه ۲۱ شهریور ۹۴
مامان وقتی 17 ساله بوده ازدواج کرده. بابا وقتی 22 ساله بوده خودش مامان رو انتخاب کرده . مامان می گوید بابا شیفته اش بوده و قبل تر ها برایش شعر عاشقانه می گفته. اما بابا انکار می کند. با برق چشم ها و لبخند روی لب هایش، انکار می کند. مامان عاشق است. هنوز شعر ها را حفظ می خواند. بابا مغرور است. مامان را خیلی خیلی دوست دارد. مامان صبور است. بابا مثل جوان های امروزی بلد نیست هر روز به مامان بگویید "دوستش دارد" اما به سبک خودش دوستش دارد .بابا خودخواه نیست. بابا پا به پای ما شیطنت دارد. مامان همیشه لبخند دارد. بابا هنوز عاشق است. همه ی این ها به کنار . بابا دروغ گفتن بلد نیست. مامان قطعا خوشبخت ترین زن دنیاست. ، چون بابا بلد نیست دروغ بگوید.