این روزهایِ من

من ، یک آدم معمولی ام!

" هی ... "

دستشو گذاشت زیر چونه دختره، سرشو برگردوند، زل زده بود توی چشماش. دختره نگاش نکرد، دستشو اورد بالا اشکاشو پاک کرد، خندید؛ تلخ خندید. برای طلاق توافقی اومده بودن

۲ نظر ۳ + ۰ -