این روزهایِ من

من ، یک آدم معمولی ام!

" برسد به گوش باد "

 یکشنبه ها ، سه شنبه ها و پنج شنبه های هفته ، دختر نابینایش را کلاس زبان می برد. دوازده ظهر، همین که به حافظیه  می رسد ، کارگرها را که می بیند ، عینکش را جا به جا می کند و می گوید باید ساعت کاری کارگرها را به جای روز بگذارند شب ها ، حداقل توی این روزها. لبخند می زنم و چشم هایم را می بندم .

+ مرداد امسال " این روزهایِ من " در بیان یک ساله شد و من در این یک سال ، صد ساله . 

۵ موافق ۰ مخالف
تبریک میگم یکساله گی رو :)

ممنونم. مبارکش باشه  :)
+ سلام

یه سالگی ش مبارک :)

شاید شما تنها نباشین...شاید...

ممنونم :)
توی این صدسالگی تنها نباشم ؟!

یک سالگیش مبارک باشه.
.
برسد به گوش باد...
چه عنوانی.

مبارک :)
خوبه مگه نه ؟ عنوان و میگم :دی

تولد این روزهای تو مبارک ندا جان.

آره واقعا انگار یه آدم جدیدی هستم :)

شاید تنها شما نباشین که تو یه سال ،صد ساله شد...

آره نیستم. لااقلش خودم از دو نفرش اینجا خبر دارم 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">