این روزهایِ من

من ، یک آدم معمولی ام!

" جرینگ "

آقای درویش مصطفا! دلِ آدم مثل اناره؛ درست . باید چلاندش؛ درست. حکما شیره اش مطبوعه؛ درست. اما اما دلِ آدم را که می ترکانند، دیگر شیره نیست، خونابه است. بازم مطبوعه؟

من او - رضا امیرخانی

۷ نظر ۱۱ + ۰ -

" انگیزه ی دو "

شکسپیر هم اگر روزه می گرفت به جای اینکه بودن و نبودن برایش مسأله بشود، می گفت : سحری خوردن یا خوابیدن ؟ مسأله این است.

+ خیلی خوبه ک ماه رمضون داریم؛ نیست؟


۹ نظر ۱۰ + ۱ -

" طوفان "

هنوز به خودم دل بسته ام ، هنوز به خودم امید دارم، هنوز می توانم به خودم تکیه بدهم؛ انگار. انگار، هنوز می شود روی خودم حساب بکنم، هنوز نمرده ام؛ درست توی همین روزهایی که دارم می روم بمیرم ، هنوز نمرده ام. هنوز میتوانم دلخوش باشم . این خوب است؛ انگار.

+ " امیر بی گزند " چاووشی چیز ساده و کوچکی نیست ، اما خیلی ساده می شود دلخوش  اش شد.
۴ نظر ۸ + ۰ -

" این روزهای من "

می توانید؟کسی که در یک اتاقک آسانسور گیر افتاده و راه فراری هم ندارد؛  از آمد دنیا  فوبیای جای بسته هم دارد را تصور کنید .می توانید؟ نفس نفس زدن هایش را تصور کنید. می توانید؟ عرق روی اش را تصور کنید . می توانید؟... 

۷ نظر ۴ + ۰ -

" رضای امیر خانی جان "

لبخند امشب رضای امیرخانی عزیز توی خندوانه ی رامبد جوان خستگی این مدت را از تنم در آورد؛ شاید باورتان نشود. ولی لبخندش ، دزدیدن نگاهش از دوربین یک طوری خاصی بود .یک طور خاصی دلنشین.
۵ نظر ۶ + ۰ -

"خسته ایم"

می خواستم از بی قراری این روزهایمان بنویسم،از دلتنگی ای که نیست، از انتظاری که نمی کشیم،از غریبی و غربتی که حس می کنیم؛ نتوانستم.فقط ، فقط کاش که همین فردا همه چیز تمام شود. خسته ایم، خیلی وقت است که خسته ایم ، خیلی وقت است که خیلی خسته ایم.

۹ + ۰ -