پنجشنبه ۲۰ خرداد ۹۵
آقای درویش مصطفا! دلِ آدم مثل اناره؛ درست . باید چلاندش؛ درست. حکما شیره اش مطبوعه؛ درست. اما اما دلِ آدم را که می ترکانند، دیگر شیره نیست، خونابه است. بازم مطبوعه؟
من او - رضا امیرخانی
آقای درویش مصطفا! دلِ آدم مثل اناره؛ درست . باید چلاندش؛ درست. حکما شیره اش مطبوعه؛ درست. اما اما دلِ آدم را که می ترکانند، دیگر شیره نیست، خونابه است. بازم مطبوعه؟
من او - رضا امیرخانی
آری، آری
اینا توی هفت من
قبلا سلام نکردم ؟؟ یادم نیست ؛ ببخشید
از اتفاقات بد اینه که کتابت رو به کسی قرض بدی و اون بهت برنگردونه و از بدترین اتفاقات اینه که اون کتاب من او باشه و جزو اوین چاپ ها !
من او گفتی و کردی کبابم!:(
منم کباب شدم ! :)
چقدر تامل برانگیز بود .
منِ او و قیدار ( بجز فصل آخرش) امیرخوانی رو دوست دارم.