این روزهایِ من

من ، یک آدم معمولی ام!

" بهانه های دوست داشتنی (ابوالفضل) "

فرید : خانم مگه نه اینکه اگر کسی عروسی نکنه کافر هست. خدا هم دوستش نداره؟

_ ام م م م م .  میدونی چیه ،خدا دوست داره ما عروسی کنیم. اگر عروسی کنیم بهتره .

فرید : خانم این ابوالفضل می گه نمی خواد عروسی کنه.

- آره ابوالفضل؟! دوست نداری؟

ابوالفضل : آره خانم.

- چرا دوست نداری؟ 

ابوالفضل : خب دوست ندارم خانم.

فرید: خانم اینجوری که نمی شه ، به زور هم که شده براش عروس می گیریم. ( با خنده ی از ته دل و چشم و ابرو آمدن برای ابوالفضل).

ابوالفضل : حتی اگرم به زور برام زن بگیرین ، طلاقش می دم. ( با زبان درازی برای فرید )

_ فرید بقیه این صفحه رو بخونش .


+ طلاق، عروسی، کافر بودن یا نبودن ، حتی خدا برای بچه ی 9 ساله سنگینه ، سنگین نیست؟! 

۱ موافق ۰ مخالف
آره!
خدا که خیلی سنگینه!

اونا بیشتر خدا رو باور دارن اینو مطمعن هستم 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">