این روزهایِ من

من ، یک آدم معمولی ام!

" طریق عشق "

دوشنبه بود، کز کرده بودم گوشه ی حیاط. هوای اردی بهشت دو جان گرفتار بود، نم نم باران می زد. صدایِ هواپیما هنوز توی گوش هایم هست. بغض هایم را قورت داده بودم، صدایم را بالا تر برده بودم ، چشم هایم را بسته بودم، ناگفته های گلویم را گفته بودم. صدایم لرزیده بود، ناخن هایم را فشرده بودم کف دست هایم،  تو فقط گفته بودی مختار م. چشم هایم را باز کرده بودم، به خودم آمده بودم، تو نبودی.من هم. 

پسرک، فال فروخته بود. ساندویچ ش را گاز زده بود. به من لبخند زده بود و من لرزیده بودم. فال را تا زده بودم، بندهای کوله ام را مچاله کرده بودم. تا خانه مثل ابر بهار ریخته بودم.

...

اردی بهشت دو جان گرفتار هست، من هم.

+طریق عشقِ حافظ

۴ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">